• وبلاگ : ✘خســـــــتهـــ امـــــــ✘
  • يادداشت : اين روزها...
  • نظرات : 5 خصوصي ، 86 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5    >>    >
     
    دلم غمگين نگام ابري چشام بارون صدام ابري طلوع عشق من بي رنگ غروب گريه هام ابري منو دلتنگيه گريه به روي شونه هاي تو مي شم بارون دلتنگي مي بارم ازچشاي تو نمي خوام بي تودنيارو باگل ها وباگلدون هاش نمي خوام بي توفردارو باتابستون هازمستون هاش
    پاسخ

    ممنون عزيزم
    برو زير بارون دست تو باز کن .به تعداد قطرههاي باروني که گرفتي دوستم داري و به تعداد قطرههايي که نگرفتي دوست دارم
    پاسخ

    خيلي قشنگ بود
    سلام، مرسي خبرم کردي
    پاسخ

    ممنون حتما
    سر به روي شانه هاي مهربانت مي گذارم
    عقده دل مي گشايم گريه بي اختيارم
    از غم نامردمي ها بغض ها در سينه دارم
    شانه هايت را براي گريه کردن دوست دارم
    بي تو بودن را براي با تو بودن دوست دارم
    …خالي از خودخواهي من برتر از آلايش تن
    من تو را والا تر از من برتر از من دوست دارم
    عشق صدها چهره دارد عشق تو آينه دار عشق
    عشق را در چهره آينه ديدن دوست دارم
    در خموشي چشم ما را غصه ها و گفتگو ها ست
    من تو را در جذب محراب ديدم دوست دارم
    در هواي ديدنت يک عمر در چله نشستم
    چله را در مقدم عشقت شکستن دوست دارم
    بغض سر گردان ابرم قله آرامشم من
    پاسخ

    سپاس فراوان جناب مهندس من خيلي اين شعر رو دوست دارم
    + عليرضا 


    نوشته هايم را ميخوانيــــــــــــــــــــ و ميگويي چه زيباستـــــــــــــــــــ


    راستيــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


    مگر دردهاي ادمـــــــــــــــــــ ها زيباييـــــــــــــــــــ دارد

    پاسخ

    ممنون دوست عزيز ....
    سرنوشتم چيز ديگر را روايت ميکند / بي تعارف اين دلم خيلي هوايت ميکند / قلب من با هر صدا با هر تپش با هر سکوت / غرق در خون يکنفس دارد دعايت ميکند
    پاسخ

    ممنون از حضورت تبسم جون
    + مهندس مسعودي 
    از عشق مکن شکوه که جاي گله اي نيست

    بگذار بسوزد دل من مسئله اي نيست

    من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

    بين من و خورشيد دگر فاصله اي نيست

    پاسخ

    ممنون از حضور گرم شما جناب مهندس
    + مهندس مسعودي 

    بغضي مهار نشدني و يک عکس سه در چهار

    دقايقي که ميخواهمت و نيستي

    حرفهايي که ميخواهم و نميزني

    شنيدني هايي که ميخواهم و نميگويي

    بي خبري هاي پي در پي

    مهري که دارم و بي مهري هاي تو

    کلامي که نياز دارم و مجالي براي بيانش نيست

    و يک دنيا خاطرات کشنده

    تو چقدر با سخاوتي و من چقدر ثروتمند
    پاسخ

    خيلي قشنگ بود... ممنون


    مرسي عزيزم اومدي وبم ولي اون داستان رو حذف کردم اين يه داستام معمولي بود اون خاطره اي بود از روز تولدم که حذفش کردم بنا به دلايلي ولي باز سر زدي ممنون

    .......

    پاسخ

    اره متوجه شدم ولي به هرحال اونم جالب بود
    + raha 
    عزيزم دل نوشتهات عاليه
    + raha 
    عزيزم دل نوشتهات عاليه
    پاسخ

    ممنون رها جان

    باسلام از شما دوست عزيز دوت مي کنم به وبلاگ من نيم نگاهي انداخته ونظر خود را براي من ارسال کنيد باتشکر

    پاسخ

    سلام ممنون ميام دوست عزيز

    مطالبت كم حجم اماپرمفهوم هستن

    آپممممم ومنتظرحضورگرمت

    پاسخ

    ممنون از حضورت ميام حتما
    بگذار آنچه از دست رفتنيست

    از دست برود

    من آنچه را ميخواهم

    که به رنگ التماس

    آلوده نباشد
    <\/h5>
    پاسخ

    خيلي قشنگ بود
    مـهـربـانـي تـا کـــــــي ؟؟

    بـگـذارسـخـت باشم و سـرد !!


    بـاران کـه بـاريــد ... چـتـر بـگـيـرم و چـکـمـه !!!


    خـورشـيـدکـه تـابـيـد ... پـنـجـره ببـندم و تـاريـک !!!


    اشـک کـه آمـد ... دسـتـمـالـي بـردارم و خـشـک !!!


    او کـه رفـت نـيـشخـنـدي بـزنـم و سـوت...

    پاسخ

    ممنون از حضور گرمتون جناب مهندس
       1   2   3   4   5    >>    >