تورا گم کرده ام امروز
وحالا لحظه هاي من
گرفتار سکوتي سرد و سنگينن
وچشمانم
که تا ديروز به عشقت مي درخشيدند
نمي داني چه غمگينند
چراغ روشن شب بود
برايم چشم هااي تو
نميدانم چه خواهد شد
پر از دلشوره ام
بي تاب و دلگيرم
کجا ماندي