!....
گاهي! بي هيچ حرفي دستت را ميگيرماز لابه لاي روياهاي شيرينبيرونت ميکشممينشينم يک دل سير نگاهت ميکنمتو هم ميخنديخوب فهميده اي که "خنده"هايـتديوانه ام ميکند...چه دليلي بالاتر از آنکهمن بي محابا،عاشقـت شده اموبي دلهرهخود را وقف تمام ثانيه هايت خواهم کرد...