يک دسته گل شقايق وسط گندمزار علف هرز به شمار مي آيد.
با اينکه در حقيقت اين گندم ها هستن محل رويش او را غصب کرده اند اما اين وسط شقايق است که با سرخي درخشانش توي چشم مي آيد.
يک دسته گل بابونه وسط صيفي کاري علف هرز است. کم نيست قدر و قيمت بابونه ولي وسط جاليز که برويد با حرکت دستي ريشه کن مي شود.
اين داستان سرشار از نکته است.
گاهي ما مثل همان پذر شقايق بعد از دوره رکود و خواب زمستاني سر از خاک در مياوريم و به جاي ديدن همان منظره هميشگي با دنيايي تغيير روبرو مي شويم.
اين وسط ما در جاي هميشگي هستيم بر طبق عاد و روال زندگي اما دنياي اطراف عوض شده و ما نفهميديم و حالا با همه استعداد ها و توانايي هايمان فقط يک علف هرزيم.